پيشكسوت شهادت در پيچ و خم زندگي
نامش غلامحسين نوري بنه صفري است 5 فرزند دارد از زمان تشكيل بسيج مستضعفان عضو اين تشكيلات شد و هنوز هم افتخار مي كند بسيجي است. در كربلاي 4 و 5 به گواه همرزمانش حماسه ها آفريد و روز عراقي ها را تلخ و خواب شب را از چشمانشان ربود. در سخت ترين عمليات هاي رزمي و شناسايي حضوري فعال داشت، در سال 65 به شدت مجروح شيميايي شد و سر از بيمارستان لبافي نژاد تهران درآورد و به توصيه پزشكان بيمارستان مي بايست استراحت كامل مي كرد تا طول درمانش به پايان برسد اما عشق به جبهه و اجراي فرامين فرماندهي كل قوا، غلامحسين را بارديگر با جراحات شيميايي به جبهه ها كشاند تا افتخار 8 سال حضور در دفاع مقدس را در كارنامه درخشانش به يادگار داشته باشد. اما...؟!
امروز با كوهي از مشكلات و پيكري رنجور بر روي تخت مستعمل خانه استيجاريش در دزفول روزگار مي گذراند، به علت اثرات بمب هاي شيميايي هر دو چشمش نابينا شده است، ديگر نمي تواند حرف بزند، توان راه رفتن ندارد،كرايه خانه و مخارج آمپول هاي گران قيمت كمرش را خم كرده است هرچه مي خواهد تنها با دستان ضعيفش مي نويسد تا شايد افراد خانواده بتوانند كمكش كنند، هنوز شكرگزار است اما از مسئولان و بي مهري آنها گلايه ها دارد. خود مي نويسد: هيچ كس سراغي از من نمي گيرد، بنياد شهيد و امور ايثارگران شوشتر به من بي توجه است و به ناچار منزلي در دزفول كرايه كردم تا شايد ازطريق بنياد دزفول بتوانم مشكلات درمانم را پيگيري كنم كه نتيجه نگرفته ام، گاهي سخت دلم مي گيرد كه چرا از جامعه طرد شده ام؟ هنوز كه نيم نفسي دارم با من اين گونه رفتار مي كنند بعد از خودم چه بر سر خانواده ام خواهد آمد راستي جمله معروف امام را فراموش كرده ايم كه «خدمت به جانباز خدمت به نبي اكرم است». اين جانباز هم اينك به كمك هاي فوري نياز دارد و به شدت مقروض بستگان و دوستان است و زندگي او به سختي مي گذرد و از مسئولان مي خواهد كه سراغي از او بگيرند، و البته يادمان باشد كه هرچه داريم از ايثار و فداكاري همين عزيزان است كه سلامت خودشان را به خطر انداخته تا ما صحيح و سالم با خانواده هايمان زندگي كنيم و فراموش نكنيم كه در قبال اين عزيزان هم در جامعه و هم در پيشگاه خداوند تبارك و تعالي مسئوليم و ذكر اين سفارش امام گوياترين گواه تاريخ براي كمك به شيرمردان دوران دفاع مقدس است كه فرمودند:
«نگذاريد پيشكسوتان خون و شهادت در پيچ و خم زندگي روزمره به فراموشي سپرده شوند.»
امروز با كوهي از مشكلات و پيكري رنجور بر روي تخت مستعمل خانه استيجاريش در دزفول روزگار مي گذراند، به علت اثرات بمب هاي شيميايي هر دو چشمش نابينا شده است، ديگر نمي تواند حرف بزند، توان راه رفتن ندارد،كرايه خانه و مخارج آمپول هاي گران قيمت كمرش را خم كرده است هرچه مي خواهد تنها با دستان ضعيفش مي نويسد تا شايد افراد خانواده بتوانند كمكش كنند، هنوز شكرگزار است اما از مسئولان و بي مهري آنها گلايه ها دارد. خود مي نويسد: هيچ كس سراغي از من نمي گيرد، بنياد شهيد و امور ايثارگران شوشتر به من بي توجه است و به ناچار منزلي در دزفول كرايه كردم تا شايد ازطريق بنياد دزفول بتوانم مشكلات درمانم را پيگيري كنم كه نتيجه نگرفته ام، گاهي سخت دلم مي گيرد كه چرا از جامعه طرد شده ام؟ هنوز كه نيم نفسي دارم با من اين گونه رفتار مي كنند بعد از خودم چه بر سر خانواده ام خواهد آمد راستي جمله معروف امام را فراموش كرده ايم كه «خدمت به جانباز خدمت به نبي اكرم است». اين جانباز هم اينك به كمك هاي فوري نياز دارد و به شدت مقروض بستگان و دوستان است و زندگي او به سختي مي گذرد و از مسئولان مي خواهد كه سراغي از او بگيرند، و البته يادمان باشد كه هرچه داريم از ايثار و فداكاري همين عزيزان است كه سلامت خودشان را به خطر انداخته تا ما صحيح و سالم با خانواده هايمان زندگي كنيم و فراموش نكنيم كه در قبال اين عزيزان هم در جامعه و هم در پيشگاه خداوند تبارك و تعالي مسئوليم و ذكر اين سفارش امام گوياترين گواه تاريخ براي كمك به شيرمردان دوران دفاع مقدس است كه فرمودند:
«نگذاريد پيشكسوتان خون و شهادت در پيچ و خم زندگي روزمره به فراموشي سپرده شوند.»
شوشتر- جهانگير تركستاني
شهروندان شوشتر از وضعیت پخت و عرضه نان گله دارند